سلام به همه ی دوستان.راستش من چند وقتیه خواستم مطلب بذارم.نمیدونستم از کجا شروع کنم.حالا که آقای کسائیان مطلب جالبشونو نوشتن منم یه متن داشتم که به نظرم خوندنش خالی از لطف نیست.حالا تا نظر دوستان چی باشه....
عشق
پرده زمان را دریدن و با یک دست قدرتمند نستوه طرف راست وبا دست قدرتمند توانای دیگر طرف چپ این پرده جادوئی را کنار زدن واز زاویه ایجاد شده ناگهان به بی زمان جستن ودر بی زمانی یک نفس که به طول همه زندگانی است کسی را بی غرض دوست داشتن تجربه ایست که به آسانی برای همه حاصل نمی شود وهر صحرای دلی گنجایش این فکرت را ندارد اما اگر حاصل شد این فرد حقیقتی را تجربه کرده است که آن را عشق حقیقی و حقیقت عشق می دانم.
از کتاب وفای عشق